بهروز شعیبی بازیگر، کارگردان، دستیار کارگردان و برنامهریز سینما و تلویزیون ایران است. شعیبی با توجه به اعتقادات و باورهای شخصیاش اغلب در فیلمهایی با مضامین دینی و مذهبی بازی میکند و فیلمنامههایی با همین مضامین را برای کارگردانی انتخاب میکند. اما شعیبی فرق مهمی با اغلب فیلمسازان مذهبی دارد، او معتقد است که قبل از زدن هر حرفی در سینما باید سینما را شناخت و بعد از تسلط روی تکنیکهای سینمایی به فیلم ساختن در هر موضوعی پرداخت.
در زمینه بازیگری هم هرچند نقشهای شعیبی نزدیک به هم هستند اما او تلاش میکند که با اجراهای متفاوت این نقشها، وارد قالبی کلیشهای نشود. اغلب مردم او را در نقشهای روحانی میشناسند و همچنین با چند فیلم و سریال محبوبی که کارگردانی کرده است. شعیبی که هم در بازیگری و هم کارگردانی حضوری فعال دارد درباره این دو نوع تجربه هنری میگوید: «بازیگر کسی است که میتواند پشت بازیهایش پنهان شود و دیده نشود اما کارگردان نمیتواند خودش را پنهان کند و لو میرود.»
اولین سالهای زندگی و ورود به تلویزیون
بهروز شعیبی متولد سال 58 در مشهد است. شعیبی تحصیلات آکادمیک هنری ندارد اما از سنین نوجوانی با توجه به علاقهاش به سینما، فعالیتهای خود را آغاز میکند. او در اولین تجربه بازیگریاش در 17 سالگی در مقابل دوربین ابوالقاسم طالبی برای سریال «بازگشت پرستوها» قرار میگیرد، سریالی که به شرح اسارت و زندگی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس میپرداخت. شعیبی در این سریال با وجود نقش نه چندان پر رنگش، در کنار بازیگران مطرحی مثل داوود رشیدی، سیاوش طهمورث و کتایون ریاحی تجربه میاندوزد.
اولین حضور در سینما با «آژانس شیشهای»
اولین حضور سینمایی شعیبی هم در فیلمی با ژانر دفاع مقدس است. او با فیلم موفق و برجسته ابراهیم حاتمی کیا یعنی «آژانس شیشهای» در سال 76 بازیهای سینماییاش را شروع میکند. نقش شعیبی در این فیلم هم چندان پر رنگ نیست، او در این فیلم نقش «سلمان»، پسر «حاج کاظم» با بازی پرویز پرستویی را ایفا میکند. شعیبی توسط آتیلا پسیانی برای بازی در این فیلم به حاتمی کیا معرفی میشود؛ پسیانی که بازی شعیبی در سریال «بازگشت پرستوها» را پسندیده بود، او را برای تست دعوت میکند و بهروز شعیبی بعد از تستی که توسط آتیلا پسیانی و رضا کیانیان از او گرفته شد، برای بازی در فیلم آژانس شیشهای انتخاب میشود.
بهروز شعیبی در بیست سالگی و با فیلم «صنم» برای اولین بار به عنوان دستیار دوم کارگردان در کنار کارگردان این فیلم کار میکند تا تمایل خود برای پشت دوربین قرار گرفتن را نشان بدهد. او تجربه به عنوان دستیار دوم کارگردان را در فیلمهای «دختر شیرینی فروش» به کارگردانی ایرج طهماسب در سال 80 و شاهکار سینمایی فرزاد موتمن «شبهای روشن» در سال 81 ادامه میدهد.
او در اوایل دهه 80 و با بازی در سریال «پروندههای مجهول» به کارگردانی جمال شورجه، پس از چهار سال دوباره بازیگری را تجربه میکند و بازی در سینما را هم در نیمه اول دهه 80، با سریالهای «در کنار هم»، «پسران مهتاب»، «قصههای یک زندگی»، «گفت و گو با سایهها» و «دم صبح» ادامه میدهد. در این بین، نقش او در مستند داستانی «گفت و گو با سایهها» از بقیه قابل توجهتر است وشاید بتوان آن را متفاوتترین نقش آفرینی بهروز شعیبی دانست. شعیبی با توجه به شباهت ظاهریاش به صادق هدایت، در این فیلم مستند به کارگردانی خسرو سینایی، نقش این نویسنده مشهور را بازی میکند.
در کنار کارگردانان مطرح سینما
بهروز شعیبی بعد از چند سال تجربهاندوزی با عناوین مختلف در سینما و تلویزیون، در دهه 80 در کنار کارگردانان مشهوری به عنوان دستیار اول کارگردان کار میکند. در اوایل دهه، شعیبی در فیلمهای «توکیو بدون توقف»، «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و «سالاد فصل» ساخته فریدون جیرانی اولین فیلمهای خود را به عنوان دستیار اول کارگردان تجربه میکند.
از سال 84 کار دستیاری برای بهروز شعیبی بیش از پیش اهمیت پیدا میکند، به طوری که او تا سال 87 به جز دستیاری کارگردان، هیچ کار دیگری انجام نمیدهد. شعیبی در فیلمهای «دم صبح» در سال 84، «قاعده بازی» ساخته احمدرضا معتمدی در سال 85، «جعبه موسیقی» به کارگردانی فرزاد موتمن در سال 86، «حیران» در سال 87 و «چیزهایی هست که نمیدانی» در سال 88 به عنوان دستیار اول کارگردان ایفای نقش میکند.
درخشش در «طلا و مس»
بهروز شعیبی پس از سه سال دوباره به بازیگری برمیگردد و با بازی در فیلم «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان به چهرهای شناخته شده تبدیل میشود. شعیبی پس از سالها تجربه در نقشهای کمرنگ، در این فیلم و با اعتماد همایون اسعدیان، به عنوان نقش اول ظاهر میشود و در کنار نگار جواهریان، جواد عزتی و سحر دولتشاهی، بازیای به یاد ماندنی از خود به نمایش میگذارد. بهروز شعیبی در این فیلم نقش روحانیای را بازی میکند که زندگیاش با توجه به بیماری همسرش، دچار بحرانهای زیادی میشود.
با بازی در نقش «سید رضا» است که بازیگری برای بهروز شعیبی جدی میشود و از همینجاست که او برای مردم به چهراهای آشنا تبدیل میشود و حتی بسیاری هنوز هم او را در کوچه و خیابان با نام «سید رضا» میشناسند؛ البته بازی خوب شعیبی در این فیلم، مورد بی مهری قرار میگیرد و نامش حتی در بین اسامی کاندیداهای جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد هم در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر نمیآید. این در حالی است که نگار جواهریان، بازیگر مقابل او در این فیلم، تقریبا تمام جوایز جشنوارههای سینمایی آن سال ایران را از جشنواره فیلم فجر تا جشن خانه سینما دریافت میکند. به زعم بسیاری از منتقدان، جایزه نقش اول مرد آن سال حق بهروز شعیبی بوده است.
فیلمسازی و بازی در یک فیلم توقیف شده
بهروز شعیبی از اواسط دهه 80 کارگردانی چند فیلم کوتاه، مستند و تله فیلم را انجام میدهد. او در سال 85 مستند بلند «ستاره روی زمین» را میسازد و در آن به کودکانی میپردازد که با توجه به ستارههایی که در جامعه مطرح هستند، دوست دارند در آینده فوتبالیست و بازیگر بشوند. شعیبی در سال 91 هم با تله فیلم «دنیای بهتر» به دنیای کودکان میپردازد. شعیبی پیش از این دو فیلم هم با تله فیلم «باغ آلوچه» در سال 84 و با حضور بازیگرانی مثل شهاب حسینی، برای کودکان و نوجوانان کار کرده است. در این سالها بهروز شعیبی فیلمهای کوتاه «بالهای خوشبختی»، «جامانده»، «پیش خواهد آمد» و «میان ماندن و رفتن» را هم به کارنامه خود به عنوان کارگردان اضافه میکند.
اما بهروز شعیبی بعد از درخشش در«طلا و مس»، در زمینه بازیگری، فیلم دیگری را با ابراهیم حاتمی کیا تجربه میکند و با بازی در «گزارش یک جشن»، در جنجالیترین اثر حاتمی کیا حضور مییابد. فیلمی که در سال 89 ساخته شد و تا به امروز به جز در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته نشده است.
«دهلیز»؛ اولین فیلم بلند
بهروز شعیبی در اولین تجربه کارگردانی یک فیلم سینمایی بلند، در سال 91، فیلم «دهلیز» را میسازد. بهروز شعیبی بر خلاف اغلب فیلمسازانی که در قدم اول محتاطانه عمل میکنند، دست به کاری جسورانه میزند و در این فیلم از رضا عطاران در یک نقش جدی بازی میگیرد. شعیبی در اولین تجربه سینماییاش بسیار موفق ظاهر میشود و رضایت اغلب منتقدین و مخاطبین سینما را جلب میکند. بهروز شعیبی بعد از ساخته شدن سری فیلمهای تلخ آن دوره سینمای ایران درباره اعدام، با نگاه خاص خودش، فیلمی متفاوت درباره بخشش و عفو میسازد.
این فیلم توفیق جشنوارهای هم در دوره سی و یکم جشنواره فیلم فجر پیدا میکند، هانیه توسلی برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود و به بهروز شعیبی سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش نگاه نو (فیلم اولیها) میرسد و بازی رضا عطاران هم با کاندیداتوری او در این جشنواره برای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد، مورد توجه و پسند داوران و منتقدان قرار میگیرد.
از نقاط قوت دیگر این فیلم، بازی فوقالعاده بازیگر خردسالش، محمدرضا شیرخانلو بود که به نظر میرسد شعیبی با توجه به سابقه کارهای کودکش، به خوبی توانسته با او ارتباط برقرار کند و از این بازیگر خردسال بازی بگیرد.
نقشهای متفاوتتر؛ کارگردانی سریال
بهروز شعیبی در سال 92 در سریال طنز «مهرآباد» به کارگردانی فرید سجادی حسینی ایفای نقش میکند تا تجربهای بسیار متفاوت را در کارنامه خود ثبت کند. بعد از بازی در این سریال، نوبت به بازی شعیبی در فیلم سینمایی «میهمان داریم» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور میرسد. بهروز شعیبی در این فیلم پس از 15 سال و تجربه «آژانس شیشهای»، باز هم به عنوان پسر پرویز پرستویی ایفای نقش میکند و با بازی درخشانش در نقش یک جانباز شیمیایی، باز هم تحسین منتقدین و تماشاگران را برمیانگیزد: «قبل از این فیلم برای خودم به عنوان بازیگر تثبیت نشده بودم و خودم را به عنوان آدمی که بازیگری میتواند حرفه اصلیاش باشد نمیشناختم.»
شعیبی بعد از بازی در این فیلم، اولین سریال تلویزیونیاش را به عنوان کارگردان تجربه میکند و با ساخت سریال پر طرفدار «پرده نشین» در سال 93، برنده جایزه بهترین کارگردانی مجموعههای تلویزیونی از شانزدهمین جشنواره حافظ میشود. او در سال بعد هم در سریال پرطرفدار دیگری به نام «تنهایی لیلا» بازی میکند.
ادامه تجربههای سینمایی
شعیبی دومین فیلم سینمایی خود به نام «سیانور» را در سال 94 میسازد که وقایع درونی سازمان مجاهدین خلق قبل از انقلاب سال 57 را روایت میکند و همچنین راوی داستانی عاشقانه است. سیانور اولین فیلمی است که شعیبی علاوه بر کارگردانی، در آن به ایفای نقش پرداخته است. در این فیلم شعیبی نقش «شریف واقفی» را بازی میکند، شهیدی که دانشگاه صنعتی شریف به نام اوست. این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد اما با کاندیداتوری در چهار رشته، در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از این فیلم استقبال ویژهای میشود.